شایانشایان، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره

پسرم شایان

سلامی دوباره

1391/7/22 23:54
نویسنده : مژگان
225 بازدید
اشتراک گذاری

شایان جونم،چند وقتی سرم خیلی شلوغ بود،نتونستم شیرین کاریهات و اتفاقاتی که افتاد رو برات بنویسم. الان بعضی چیزها که یادمه برات مینویسم:

تقریبا اوایل مهرماه 16 تا دندون داشتی.6 تا دندونت پشت سر هم درومد.

یه کم شمردن یاد گرفتی:

میگیم:2،1 میگی سه. میگیم:4 میگی پَ سیس میگیم 9،8،7 میگی ده.

وقتی بهت میگیم دعا کن،دستاتو به حالت دعا کردن میبری بالا

یه روز داشتی با بابا توی آشپزخونه قایم موشک بازی میکردی، افتادی و صورتت خورد به کابینت.دهنت خون اومد و بینیت ورم کرد.سریع بردیمت دکتر. گفت احتمال داره شکسته باشه.باید دو روز صبر میکردیم تا ورمش کمتر بشه که عکس بندازن. نمیدونی تو این دو روز هممون چی کشیدیم.خدا رو شکر بعد از دو روز که عکس انداختیم مشکلی نبود.

شایان جونم وقتی ازت میپرسن:

پسر کی هستی؟ میگی:ماما

ساعت چنده؟نگاهی به دستت میکنی و میگی ده.

کی از همه قشنگتره؟ میگی:من من

منو چند تا دوست داری؟ میگی ده.

راستی چشمک زدن هم بلدی.

قر دادنتم اینجوریه:

دست و پای چپ و راستت رو بلدی نشون بدی.

سه تا لغت انگلیسی رو با اشاره بلدی:

 

(bird,eat,milk)

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسرم شایان می باشد