شایانشایان، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره

پسرم شایان

تنگه واشی

1392/4/28 23:52
نویسنده : مژگان
313 بازدید
اشتراک گذاری

روز جمعه ٢٨ تیر، سه تایی رفتیم تنگه واشی.ما اولین باری بود که به اونجا میرفتیم. تقریباً ٤ سال پیش، وقتی از بابلسر برمیگشتیم تا جلوی پارکینگش رفتیم ولی چون دیر وقت شده بود از ماشین پیاده نشدیم و برگشتیم. از اون موقع به بعد خیلی دلم میخواست بریم، ولی نشد.تا اینکه امروز با هم رفتیم. خیلی بهمون خوش گذشت. فقط تو آخراش یه کم خسته شده بودی.

شایان جونم، وقتی کنار منو بابا هستی، تمام خوشیهای دنیا مال ماست. امیدوارم همیشۀ همیشه کنارمون باشی.

اینم عکسهای خوشگلت:

تنگه١:

دشت بین تنگه ١و٢:

قربونت برم سایه بون چقدر بهت میاد:

قربونت برم تمرکز کردی گل بکنی؟ شکل دهنتو نگاه کن! این کارت به بابایی رفته.

خوشبو؟

شایان و بابایی در حال آماده کردن غذای مورد علاقشون(جوجه):

شیطونک قایم شدی؟

داری موی اسبو میکنی:

بالاخره کندی و ذوق کردی:

بیشتر مسیرو اینجوری رفتیم:

خنده پدروپسر از ته دل:(چون به مامان سنگ زدی!)

اینجا هم دیگه آخرشه که رسیدیم به آبشار:

مسیر برگشت:

اینجا هم همون جاییه که تو خیلی دوست داشتی. هم رفتنی و هم برگشتنی کلی اینجا بازی کردی. از توی آب سنگ برمیداشتی و میزدی به من. بعدشم که میدیدی من فرار میکنم غش میکردی از خنده. اولش سنگهای ریزو برمیداشتی ولی یواش یواش خطرناک شده بودی و سنگهای بزرگ میزدی به من!!!!

کتیبه ای که مربوط به دوران فتحعلیشاه قاجاره:

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان رها
16 مرداد 92 10:46
خوش به حالت شایان!چه مامان و بابای باحالی داری همش در حال گشت و گذاری.امیدوارم همیشه خوش و خندون باشی مثل این


ممنون.شماهم همینطور
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسرم شایان می باشد