گریه
امشب رفتیم مسجد برای مراسم شب عاشورا.ولی تو فقط 5دقیقه آروم بودی وبعدش شروع کردی به گریه کردن.آخه شلوغی رو دوست نداری. ماهم به خاطر اینکه عزیزمون اذیت نشه برگشتیم خونه بابابزرگ.خوشگل من تا رسیدیم خونه شروع کردی به بازی کردن. .خیلی دوست دارم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی